نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )

ساخت وبلاگ
  گذاشتن تخم دو زرده براي هيچ مرغي يك اتفاق ساده نيست .مصاحبه خبرنگار واحد غيرمركزي خبر را با مادر اين تخم مي خوانيم : خبرنگار: ممكن است خودتان را معرفي كنيد ؟ مادر تخم دوزرده : بله با سلام خدمت شما و همه خوانندگان عزيز اينجانب مادر تخم دوزرده هستم  خ: حتمن اين سوال بسياري از مخاطبان ماست كه شما قبل از اين كه تخم دو زرده بكنيد خودتان را چگونه معرفي مي كرديد؟ م.ت.د :خوب من قبل از اين يك مرغ معمولي بودم سوال شما من را ياد ماجراي پدر پسر شجاع انداخت كه قبل از تولد پسر شجاع به چه اسمي مي شناختندش ( خنده ي مرغ ! ) خ: بگذريم از شكل گيري و گذاشتن تخم دوزرده برايمان تعريف كنيد  م.ت.د:شكل گيري كه تقريبن مثل اكثر توليد مثلهاي جهان از يك قوقولي قوقوي جذاب صبحگاهي آغاز شد ... ( به دليل رعايت مسايل اخلاقي اين قسمت از مصاحبه حذف شد ) در ابتدا همه چيز طبيعي به نظر مي رسيد ولي كم كم متوجه شدم كه اين تو بميري از اون تو بميريا نيست ! خ: چه تفاوتي با ساير تخمهايي كه گذاشته بوديد يا مي گذارند داشت ؟ م.ت.د:ببينيد الان دقيق و فهرست وار نمي توانم بگويم چه تفاوتهايي داشت حس غريب و تجربه نشده اي بود حس اين كه اين تخم تخمي متفاوت است بود !!! خ: هنگام گذاشتن چي ؟ م.ت.د:لحظه با شكوه گذاشتن تخم دوزرده را هيچگاه فراموش نمي كنم شايد آرزوي هر مرغي باشد كه اين لحظه را تجربه كند هر چند خوب تخم دوزرده به واسطه بزرگتر بودن مشكلاتي را براي آدم ( مرغ - مترجم ! ) بوجود مي آورد كه شايد تا مدتي التيام كامل ! پيدا نكند ولي در كل لحظه ي خاطره انگيزي است بارها و بارها فيلم آن لحظات را ديده ام ولي باز هم برايم جذابيتهاي خاص خودش را دارد !! خ:بالاخره من متوجه نشدم اين تخم دوزرده چه تفاوتي با ساير تخمها داش نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...ادامه مطلب
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namekdoono بازدید : 33 تاريخ : شنبه 30 بهمن 1400 ساعت: 21:30

مورچه خوار پسر گریه کنان از مدرسه به خانه آمد .پدر با دیدن چشمان پر از اشک پسر پرسید : " چه اتفاقی افتاده پسرم ؟"مورچه خوار پسر گفت :" امروز سر کلاس ادبیات فارسی وقتی معلم این بیت شیخ اجل سعدی را خواند :" میازار موری که دانه کش است ...که جان دارد و جان شیرین خوش است "همه کلاس به من برگشتند و نگاه چپ چپ کردند ، انگار به یک قاتل نگاه می کردند .مورچه خوار پدر با عصبانیت گفت : برو به همکلاسها و معلم ... بگو این مرغ و ماهی و گوسفند و گاو و میگو و بوقلمون و شتر مرغ و هزار کوفت و زهرمار دیگری که شماها می خورید همه بی جان هستند و فقط این یک چوس مثقال مورچه ای که ما می خوریم ج نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...ادامه مطلب
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : داستان کوتاه,داستان کوتاه عاشقانه,داستان کوتاه انگلیسی,داستان کوتاه آموزنده,داستان کوتاه طنز,داستان کوتاه فارسی,داستان کوتاه ایرانی,داستان کوتاه ترسناک,داستان کوتاه خیانت,داستان کوتاه جالب, نویسنده : namekdoono بازدید : 30 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:55

یک روز جوانی که از زندگی سرخورده شده بود ، تصمیم گرفت در جستجوی خوشبختی ترک دیار کند در همین راستا یک کوله پشتی و یک دستگاه ام پی تیری پلیر ! با خود برداشت و راهی دور دستها شد .رفت و رفت تا به کوهی رسید ، از کوه بالا رفت در قله کوه پیرمردی با محاسن سفید  و ردایی بلند نشسته بود و پرندگان خشمگین ( Angry Birds) بازی می کرد .جوان رو به پیرمرد کرد وگفت: " ای پیر دانا من در جستجوی خوشبختی ترک آشیانه خود کرده ام مرا پندی ده و یا حقیقت خوشبختی را بر من عیان کن " پیردانا گفت :" حالا چرا مثل آدم حرف نمی زنی ؟ دومن من اسم دارم نام من خوان هوشنگ پرز است ، بعدش هم من این جا پند مفت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...ادامه مطلب
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : حکایت جوانمرد قصاب,حکایت جوانمردی,حکایت جوانی,حکایت در مورد جوانی,حکایت پیر و جوان, نویسنده : namekdoono بازدید : 33 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:55

ايكاش چاه آب داشت و

من و تو سطل سطل از آن آب مي كشيديم و 

مي پاشيديم به هم

و عاشقانه همديگر را خيس مي كرديم

كشاورز پير با بيل ( ولي نه كلينتون )

دنبال من گذاشته است و مي گويد :

ً پدرسگ ما آب براي كشاورزي نداريم شما مي خواهيد همديگر را خيس كنيد ،عاشقانه ؟!!! ً

من فرار مي كنم به شدت و او راست مي گويد !!

نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : یک پست عاشقانه,یک پست عاشقانه زیبا, نویسنده : namekdoono بازدید : 100 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:54

وقتي يك فيلم سينمايي فروش بسيار خوبي در گيشه دارد به آن مي گويند :" مبتذل و عامه پسند "

وقتي در جشنواره هاي خارجي جايزه مي گيرد به آن مي گويند :" جشنواره پسند و سياه نما "

وقتي در جشنواره هاي داخلى جايزه مي گيرد به آن مي گويند : " دولتي و وابسته به منابع قدرت "

وقتي نه مي فروشد و نه جايزه مي گيرد به آن مي گويند : " آماتور و فاقد ارزش "

نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namekdoono بازدید : 33 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:54

نزدیک غروب است ، گرمی طاقت فرسای هوا رو به کاهش است ، شما در بالکن خانه تان نشسته اید لیوان چایی در کنارتان و هدفون در گوشتان ، محو تماشای غروب زیبای خورشید هستید . یک روز دیگر هم سپری شده با همه غم و غصه هایش . چند روزی است که از عاشقتان هیچ خبری ندارید ، دلتان برای شنیدن صدایش تنگ شده نه تلفن همراهش را جواب می دهد ، نه به پیامک پاسخی می دهد نه در شبکه های اجتماعی ( فیسبوک - مترجم ) آفتابی می شود و نه از طریق هیچ اپلیکیشن دیگری - که یک در میان قطع و وصل می شوند - قادر به یافتن کوچکترین خبری از او هستید .خاطرات زیبای این سالهای کنار هم بودن را مرور می کنید ، نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...ادامه مطلب
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namekdoono بازدید : 35 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:54

دلایل مستدل جهت عدم حضور در مراسم شادی و عزا الف- مراسم شادی از قبیل عقد ، عروسی و غیره ...:1- دیر دعوت کردند ...2- شل دعوت کردند ...3- یک جوری دعوت کردند ...4- چرا خاله محترم اینا را دعوت نکردند ؟؟5- برای پارمیدا ( 3/5 ساله ) و امیرسالار ( 1/5 ساله ) کارت جدا نفرستادند ؟؟6 - توی مراسم چهلم عمه بتول پسر کوچکشان سر خاک نیامد ( گویا مسجد آمده بوده ولی کفایت نکرده - مترجم )7 - سرما خوردم !!8 - تو این سرما ؟ تو باغ ؟ هفت کیلومتر بیرون شهر ؟ 9 - برای عروسی دخترمان دختر کوچکشان دعوت بود نیامد 10 - و غیره !!ب - مراسم عزا از قبیل خاکسپاری ، ترحیم ، هفته ، چهلم ، سالگرد ( از یک تا n) ، عید اول و غ نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...ادامه مطلب
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : دلایل سرگیجه,دلایل نشدن,دلایل ریزش مو,دلایل زود انزالی,دلایل خون دماغ شدن,دلایل عقب افتادن,دلایل سردرد,دلایل طلاق,دلایل بوی بد دهان,دلایل حالت تهوع, نویسنده : namekdoono بازدید : 26 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:54

حكايت يك هويج !!سالها پيش در روستايي واقع در جنوب غربي ايالت كاروليناي شمالي هويجي زندگى مى كرد كه از اين كه يك هويج بود اصلن راضى نبود و هميشه آرزو مي كرد كه يك شلغم باشد ،چرا كه معتقد بود كه شلغم ها سرخ و سفيد و قشنگ و تپل مپل هستند و همه آنها را دوست دارند و ديگر آن كه شلغم حاوي آنتي بيوتيك است و باعث مي شود همه حالشان خوب بشود و به همين خاطر شلغم ها خيلي محبوب تر از هويج ها هستند !!براي همين تصميم گرفت كه تلاش كند تا يك شلغم شود .با تحقيق فراوان نزد معروفترين جراح پلاستيك ايالت كاروليناي شمالى رفت . جراح به او گفت كه با يك عمل جراحي پلاستيك فوق پيشرفته و نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...ادامه مطلب
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namekdoono بازدید : 19 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:54

حكايت " حقيقت " و دروغ "يك روز صبح زود حقيقت به دروغ گفت :" يك كاري بگويم انجام مي دهي ؟ " دروغ گفت " معلوم است كه نه ولي حالا بگو چه كاري ؟ " حقيقت گفت : " بيا برويم توي دريا شنا كنيم " دروغ گفت :" كه بعد من لباسهاي تو را بپوشم و فرار كنم و تو براى هميشه عريان بماني و من پوشيده؟؟ " حقيقت گفت :" آري آرى دقيقن ... " دروغ گفت : " برو بينيم بابا بچه گير آورده اي خوب مثل آدم بگو تا خودم برايت داستان پند آموز و اخلاقي بسازم چرا من را وسيله مي كني " و بدين سان براي ساخت يك داستان پندآموز به توافق رسيدند دروغ گفت :" بيا مثلن من و تو با هم يك كارى را شروع كنيم بعد چون من دروغم ورشكست نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! )...ادامه مطلب
ما را در سایت نمکدون ( به فتح نون به کسر میم !! ) دنبال می کنید

برچسب : حکایت دروغ و حقیقت, نویسنده : namekdoono بازدید : 20 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 13:54